باطلوع آفتاب روز18فروردين۱۲۹۹
تبريز صحنه يكي از پرشكوهترين قهرمانيهاي تاريخ
شده بود. دستههاي انبوهي از دمكراتهاومجاهدا
ن در ساختمان تجدد اجتماع كرده بودند.
شیخ محمد خیابانی ( ۱۲۵۹ ش. / ۱۳۳۸ ه.ق. - ۱۲۹۹ ش. / ۱۲۹۷ ه.ق.) از روحانیون آزادیخواه تبریز در خامنه در نزدیكی تبریز متولد شد. خیابانی از فعالان سیاسی در دوره انقلاب مشروطه ایران بود. او در مجلس دوم به وکالت رسید و بعد از دورهٔ دوم به تبریز رفت و قیام نمود، که سرانجام این قیام به شکست و کشتهشدن وی منتهی شد.[۱]
وی در جنگ جهانی اول در برابر فشار روسها مقاومت کرد و پس از آن نیز بر علیه حکومت وقت داخلی شورید. عاقبت با ورود والی جدید مخبرالسلطنه در تبریز کشته شد.
از اول صبح،بازار تعطيل شد ،دانش آموزان مدارس
دست به تظاهرات زدند،اقشار مختلف مردم در
حياط ساختمان و اطراف گرد آمدند و جنب و جوش
عجيبي بر پا كردند . شعارهايي بر ضد دولت وثوق
الدوله و مزدوران او ،در فضاي شهر طنين انداخته
بود. ماژور بيورلينگ و دارو دستهاش به ترس و لرزه
افتاده بودند!...
حقوق سربازان و پاسبانان شهرباني از چند ماه
پيش پرداخت نشده بود و آنان در مضيقه
بودند،همان روز ،از طرف آزاديخواهان ايثارگر،مبلغ
زيادي پول در محل تجدد روي هم گذاشته و به
سربازان و پاسبانان پرداخت شد.آنان نيز به
آزاديخواهان پيوستند... مردم به اشاره پيشواي
خود خياباني ،به شهربانيها ريخته آزاديخواهان را ا
زندانها و سياهچالها رها ساختند... آن روز همه
ادارات و مراكز دولتي شهر به دست آزاديخواهان
افتاد. خياباني به همه سرسپردگان حكومت وثوق
الدوله در تبريز اخطار كرد كه هر چه زورتر شهر را
ترك گويند. بيورلينگ و معاونش فكل كلو به اتفاق
ماموران و جاسوساني كه از تهران آورده
بود،چهارشنبه شب تبريز را به قصد تهران ترك
كردند!...بدين سان در روز دوم قيام،رشته امور شهر
به دست خياباني و پيروان فداكار و آزاده او افتاد و
تبريز از لوث جنايتكاران و خائنین ،پاك شد و يك بار
ديگر خورشيد آزادي از افق آذربايجان طلوع كرد...
خياباني قيام پيروزمندانه تبريز را رهبري كرد و به
همت مردم آزاده و قهرمان آن ديار ،رشته تمام
كارهاي شهر به دست انقلابيون افتاد و دست
حاكمان و دست اندركاران خارجي و وطن فروش
داخلي ،ار اداره امورشهر كوتاه شد . كم كم دايره
اين نهضت ملي وسعت يافت و به ديگر شهرهاي
آذربايجان نيز رسيد و همه شهر ها و بخشهاي آن
،از وجود ناظران و حاكمان وابسته به دولت وطن
فروش وثوق الدوله پاك شد و تحت حاكميت
خياباني و آزادیخواهان درآمد.اين قيام حدود شش
ماه طول كشيد و آذربايجان بهترين روزهاي طلايي
خويش را در اين شش ماه ديد.
آخرين نطق خيابانی :
«تبريز میخواهد حاکميت بدست ملت باشد. تمام
ايران فعلاً با زبان حال خود اين تقاضا را مینمايد.
هرگاه تهران از قبول اين نظريه سرپيچی کند، ما با
اصول راديکاليسم ايران را تجديد بنا خواهيم نمود،
ما میگوئيم حاکميت دموکراسی بايد در سراسر
ايران جاری باشد. اهالی ايالات و ولايات بايد رأی
خود را آزادانه اظهار دارند برای مدافعه اين حق،
آخرين مرحله مردن است و مردن در اين راه را ما بر
زندگی بیشرمانه ترجيح میدهيم.»

No comments:
Post a Comment