Saturday, May 15, 2010

زبان توركي

زبان توركي ؛ به قدمت تاريخ و به وسعت عالم
با نگاهي به كتاب «واژگان زبان تركي در پارسي» اثر مهندس محمدصادق نائبي
از نظر زبانشناسان ، زبان تركي زبانيست شكرين ، بغايت زيبا و دلنشين و اصيل و قانونمند با ريشه اي هزاران ساله(هفت هزار ساله). تمام قواعد و گرامر اين زبان هنري و شكري موزون و مبتني بر ملودي است تا جائيكه بعضي، زبانشناسان انگشت به دهان از عظمت فوق بشري زبان تركي ، اختراع آنرا فوق بشري و اعجاز گونه و اعجاب انگيز خوانده اند. Man Muller، چنين سخن مي راند: «زمانيكه ما زبان تركي را با دقت و موشكافانه مي آموزيم با معجزه اي روبرو مي شويم كه خرد انساني در عرصة زبان آنرا آفريده است»از نظر زيبائي و كمال ، جايگاه آنرا بالاتر از زبان عربي مي داند.
1)  Herman Vanberyدر زبانشناسي تطبيقي ، فصل بسيار جذاب ، شيرين و علمي اتيمولوژي ، به ريشه شناسي كلمات بصورت علمي مي پردازد. مي توان بوسيله علم اتيمولوژي ، تأثير زبانهاي مختلف روي هم را ديد. زبان غالب ، زباني است كه توانمند بوده و زبان ديگر را تحت سيطره خود درآورده است ، طوريكه گاهي زبان مغلوب به گويشي از زبان غالب تعبير مي شود ، مانند زبان فارسي كه بنا به آخرين نتائج علمي و تحقيقاتي سازمان يونسكو بعنوان 33 مين گويش زبان عربي معرفي شده و بصورت زباني مستقل پذيرفته نشده.
2) تأثير زبانها روي هم گاهي براي دو زبان همسايه جغرافيائي اتفاق مي افتد ، مانند زبان عربي و فارسي. گاهي براي دو زبان همسايه ادبي پيش مي آيد ، مانند زبان انگليسي و فارسي كه هر دو از زبانهاي هند و اروپائي اند. اما گاهي يك زبان با درنورديدن قله هاي زمان و مكان ، همه را به تسخير مي كشد ، مانند زبانهاي تركي و انگليسي.
زبان تركي بعنوان كهنترين زبان دنيا و با متكلماني كه شرق و غرب عالم را تحت حاكميت خود درآورده بودند ، جا پائي در تمام زبانهاي دنيا دارد. شايد زبان و مكاني وجود ندارد كه تحت تأثير اين زبان قرار نگرفته باشد. البته اين تأثير در كنار گستردگي جمعيتي و وسعتي حكومت تركان ، ناشي از توانمندي و زيبائي و قانونمندي زبان تركي نيز بوده است. براي بررسي ميزان تأثيرگذاري زبان تركي بر زبانهاي صاحب نام جهان كافيست به گزارش سال 2002 مؤسسه A.M.T تحت مديريت برجسته ترين زبانشناسان اروپا و آمريكا نظري داشته باشيم. طبق اين گزارش ، 20% واژگان انگليسي ، 40% واژگان ايتاليائي ، 17% واژگان آلماني و 10% از واژگان فرانسوي از زبان تركي گرفته شده اند.
زباني كه بتواند در آنسوي عالم چنين نفوذي در زبانهاي غير همنوع (تركي از زبانهاي اورال ـ آلتاي و زبانهاي مذكور از زبانهاي هند ـ اروپائي) داشته باشد ، بي ترديد تأثير عظيمي روي زبان همسايه خود ، پارسي ، خواهد داشت. دو قوم همسايه مانند ترك و فارس كه صدها سال باهم زندگي كرده و در كنار هم بوده اند و با هم وصلت نموده اند ، از لحاظ فرهنگي و اجتماعي روي هم تأثير نزديك و متقابل داشته اند و اين تأثير متقابل فرهنگ ها اجتناب ناپذير مي باشد. از جمله اين تأثيرات ، مي توان به تأثير فرهنگ ، آداب و رسوم ، اصطلاحات ، مثلها ، متلها ، داستانها ، لغات و حتي قيافه اشاره داشت كه اكثراً با ازدواجها وارد فرهنگ ديگر مي شود.
John Perry ، مورخ نامي ، می گوید: تأثير زبان تركي بر فارسي در تاريخ اجتناب ناپذير بوده طوريكه مي نويسد:«همانگونه كه زبان عربي بعنوان زبان مبلغين اسلام تأثير زيادي روي فارسي داشته است، پس تعجب آور نيست كه زبان تركي بعنوان زبان مبلغين شيعه ، تأثير ژرفي در فارسي داشته باشد»
تحقيق روي تأثير زبان و فرهنگ تركي روي فارسي بخاطر همان سياستهاي ضد تركي سده گذشته ، هنوز تكميل نشده است. اين افراد با علم به عظمت زبان تركي ، با استهزاء و به سخره گيري سعي در كتمان اين حقيقت كرده اند اما ورود كتابي تحقيقي و آكادميك با نام «واژگان زبان تركي در پارسي» اثر آقاي مهندس محمدصادق نائبي بسياري از اين ابرها را كنار كشيده و آفتاب درخشان زبان تركي در ايران عيان تر كرده است.
در ادامه اين تحقيق ، چند كتاب ديگر با همين موضوع وارد بازار شد. كتاب «واژگان زبان تركي در پارسي» تحقيقي است جامع و گسترده زير نظر دكتر محمدزاده صديق كه در بين 27 مرجع معتبر بصورت مستقيم و دهها مرجع بصورت غير مستقيم تحقيق شده است. اين تحقيق نزديك به 5/1 سال به طول انجاميده و نهايتاً رد پاي بيش از هزار واژه اصيل تركي در فارسي مشخص شده است. قطعاً اگر كلمات تركيبي را هم در نظر بگيريم ، دخيل بودن هزاران واژه تركي در فارسي به اثبات خواهد رسيد.
به قول آقاي نائبي «ورود خيل كلمات متنوع و پُرنقش تركي در فارسي از طريق دو كانال بوده است: يكي شاهان ترك و ديگري تركان پارسي گو. تركان اشكاني ، غزنوي ، خوارزمي ، سلجوقي ، تيموري ، ايلك خاني ، آق قويونلو ، قارا قويونلو ، صفوي ، قاجار و غيره كه بيش از 75% از دوره اسلامي را در ايران حاكميت داشته اند ، در ارتباطات حكومتي خود اصطلاحات حكومتي عديده اي را با خود به زبان فارسي برده اند. البته بخاطر حاكم بودن صدها سالة تركان هون ، آوار ، بلغار و غيره بر تمام دنيا ، اين گسيل شدن لغات تركي را در زبانهاي ديگر هم مي توان يافت و تا جائيكه حضور ذهن داشته ام نمونه هائي چند از انگليسي و عربي را آورده ام ولي اين خود پژوهشي مستقل مي طلبد. اما در مورد تركان پارسي گوي ، بلاشك مولوي بزرگترين ترك پارسي گوي بوده است چراكه صدها لغت ترك را براي بيان احساس و منظور خود در اشعار فارسي اش آورده است. همين نقش را صدها ترك پارسي گوي ديگر از جمله: خاقاني شيرواني ، نظامي گنجوي ، صائب تبريزي ، فضولي ، پروين اعتصامي و شهريار نيز بعهده داشته اند. همين تركان پارسي گوي ، پايه گذار دو سبك شعري از چهار سبك شعر فارسي شدند: سبك آذربايجاني و سبك هندي. ضمن اينكه آنها در زبان مادري خود نيز صاحب سبك خاصي بوده اند و اينرا در اشعار تركي مولوي و شهريار مي توان ملاحظه كرد.
كتاب حاضر ، تحقيقي است آكادميك و علمي كه در نوع خود فتح بابي در اين مقوله مي باشد. كتاب پس از مقدمه دكتر محمدزاده صديق كه استاد راهنماي مؤلف بوده است ، شروع شده است. گرامر فشرده اي از زبان و ادبيات تركي در ادامه آورده شده است. سپس واژگان تركي دخيل در پارسي آمده است. لغات مورد اشاره به دقت و ظرافت شكافته شده و ريشه (كؤك) و پي افزوده (اك) تفكيك شده اند. قانونمند بودن زبان تركي و ريشه داشتن تمام كلمات كمك شاياني در رسيدن به حقايق داشته است. گاهي نيز كلماتي مانند خان ، بيگ ، قاب ، من ، او ، قات ، قاچ و غيره كه تك هجا هستند ، با اتكاء به قدمت و سابقه تاريخي آن در زبان تركي ، ريشه شناسي شده است. سرتاسر كتاب يا با استخراج ريشه كلمه و يا با ادله تاريخي به كشف واژگان زبان تركي از ميان دهها هزار واژه پارسي پرداخته است. گاهي براي كلمات نامأنوس كه ممكن است عده اي كاربرد آن در زبان فارسي را منكر باشند ، شاهد مثالهائي از شاعران و نويسندگان نامي آورده اند. جهت پرهيز از اطاله كلام ، روي اتيمولوژي واژه ها بسيار فشرده و مختصر بحث شده است اما باز كتابي شده است با بيش از 200 صفحه. اميد كه اين كتاب و كتابهائي از اين نوع بتواند زبان و فرهنگ و ادبيات ما را لااقل به هموطنان خودمان بشناساند. شناخت ناكافي از زبان و تاريخ و ادبيات تركي ، معادل خواهد بود با شناخت ابتر تاريخ و ادبيات ايران. تاريخ و ادبيات تركي هزاران سال بر اين كشور حاكم بوده است و نمي توان از كنار آن با اغماض گذر كرد. تلخ يا شيرين ، واقعي يا حقيقي ، ديروز يا امروز ، بايد يا شايد ، به هر حال تاريخ و ادبيات تركي بايد شناخته شود و اوراق پاره شده از تاريخ و ادبيات ايران بايد به جاي خود برگردانده شود. به اميد چنين روزي.

No comments:

Post a Comment