Tuesday, May 11, 2010

اسماعيل بهرامي

اسماعيل بهرامي«يانان» (متولد 1329)
شاعر تورك قاراپاپاق سولدوزي، اسماعيل بهرامي در سال 1329 شمسي در يك خانواده كشاورز در روستاي «كؤهول» متولد شد.
وي در سال 1339 يعني در سن 10 سالگي شروع به تحصيل نمود و دوره ابتدايي و 4 سال اول متوسطه آن زمان را در سولدوز و 2 سال آخر را در شهر اورميه با اخذ ديپلم به اتمام رساند و پس از طي دوره خدمت سربازي، در پاييز سال 1352 به عنوان معلم به استخدام آموزش و پرورش شهرستان نقده درآمد و در روستاهاي سولدوز به تدريس پرداخت.
بهرامي در سال 1354 در دانشگاه تبريز پذيرفته شد و به دليل مصادف شدن سال آخر تحصيلش با شروع انقلاب اسلامي و به دنبال آن رويداد انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاه‌ها، وي در سال 1361 موفق به دريافت ليسانس در رشته مهندسي خاك‌شناسي گرديد.
بهرامي به خاطر عدالت‌طلبي و دلبستگي به زبان مادري خود - كه اسير شوونيزم رژيم پهلوي بود - از شغل معلمي بركنار گرديده بود و بعد از انقلاب نيز با غرض‌ورزي برخي از افراد، ابتدا از استخدام او ممانعت به عمل آمد و بعد هم خود نيز به ادامه شغل دولتي تمايلي نشان نداد و به شغل آزاد روي آورد.
تخلص بهرامي «يانان» است. يانان همواره در طول زندگي‌اش سعي در تبليغ و گسترش فرهنگ آذربايجاني و به ويژه زبان توركي نمود. بهرامي يكي از تأثيرگذارترين شاعر منطقه سولدوز به شمار مي‌آيد و براي برخي از شاعران و خوانندگان آوازهاي محلي سولدوز به عنوان يكي از منابع الهام محسوب مي‌شود.
جهان‌بيني و هويت يانان، در اعتقاد به انسانيت خلاصه مي‌شود و ورد زبانش اين مصراع است: اينسانام،‌ توركم، ‌آذربايجانلي‌يام، ايرانلي‌يام (من انسان،‌ تورك،‌ آذربايجاني و ايراني هستم)
كلام شعري يانان آهنگ و ريتم دلنوازي دارد و مانند موسيقي خود انگيخته‌اي است و در صورت چاپ اشعارش ارزش و مقام شعري او بيشتر آشكار خواهد شد.
بايد اضافه كرد كه بيشتر اشعار سروده وي در وزن هجايي شامل: باياتي، گرايلي، قوشما ديوان و با مضامين اخلاقي،‌ اجتماعي،‌ علمي، سياسي و فلسفي ‌بوده و خود منبع الهام و عصاره و اندوخته معنوي و فرهنگي خود را زبان پدربزرگ و مادربزرگش مي‌داند كه اينان خود به مثابه خزينه و گنجينه فولكلوريك توركي آذربايجاني براي او محسوب مي‌شدند و يانان در دامن آنها پرورش يافته است. نمونه شعر اسماعيل بهرامي «يانان»:
باياتي : آللاه
واحدير، ‌بيردير «آللاه» هر ايشده پيردير «آللاه»
ايش ايچون آرخاسي يوخ اؤزو قاديردير «آللاه»
قوشما: دونيا
آي اينسان «هاوا»دان، «تورپاخ»دان، «سو»دان

بو اوچوندن اولور، دوغولور دونيا


آماندير هر اوچون توت جاندان عزيز

چون هانسي اولماسين داغيلير دونيا


حياتين باغليدير تكجه بو خانا
هئي آرتيب ووروما اود آرتماز بو شانا
سانما كي، يئني‌دن بيرده يارانا

بير يوللوق قورتولور، ييغيلير دونيا


بونداندير اول ياسين، بونداندير تويون
گَل بونون باشينا توتما پيس اويون
گؤر نه مئهيرليدير سودلو بو قويون

هر نه جه جور ساغيرسان، ساغيلير دونيا


هئي شيطان‌دير دوغور، دين‌دير يارانير
هئي اؤجلوكدور دوشور كيندير يارانير
هئي بومبادير چيخير، ميندير يارانير

قورخولار بحرينده بوغولور دونيا


«يانان» حاييف بو جان چكيلير اودا
چولقانير پيس‌اييه، بَلنير دودا
اَلنير باشينا مين اويون،‌ قادا
اَزيلير اَللرده،‌ اوغولور دونيا

No comments:

Post a Comment