نگاهى به تاريخ و فرهنگ تركان لك و كنگرلو / توحید ملک زاده
2008-12-29
كنگرها يا كنگرلوها طايفه اى از اقوام باستانى ترك هستند كه بعدها با وارد شدن در تركيب تركان لك نقش مهمى در فرهنگ مردم آذربایجان بازى كردند. كنگرها كه با نامهاى كانقلى، قانقلى و خانقار نيز مشهور هستند در آثار استرابون جغرافيدان در سده ى اول ميلادى ديده شده است. در افسانه هاى قديم تركان چگونگى پيدايش افسانه اى قانقلى ها qanqli ثبت است. بر اساس اين افسانه كه در كتاب « اوغوز نامه » ثبت است اوغوز خاقان پس از بازگشت از سفرى جنگى براى حمل غنايم جنگى دستور ساخت ارابه ى بزرگى را به قشون خود داد. وى اين ارابه را قانقلى qanqli ناميد. قانقلى قديم در تركى امروزين قانلى ثبت شده و تا چندى پيش در روستاهاى آذربايجان از وسايل ضرورى براى حمل و نقل محسوب مى شد. تركان كنگرلو بعدها در تركيب تركان پيچه نق ديده شده است.
پيچه نق ها بر اساس افسانه هاى تركان، پسر گؤگ خان پسر اوغوزخان بوده است. تركان كنگرلو بعدها در تركيب امپراطورى عظيم تركان هون وارده شده و در اوايل ميلاد ( دو هزار سال قبل) وارد آذربايجان شده و در اطراف رود ارس در نخجوان ساكن شدند. در سده ى 6 - 5 ميلادى كنگرلوها و سابيرهاى آذربايجان داراى چنان قدرتى بودند كه هر كدام از دول ساسانى و بيزانس سعى در جلب حمايت اينان مى كردند. به دريافت پيگولئويسكايا انوشيروان در دهمين سال سلطنت خود يعنى در سال 542 ميلادى با كنگرهاى نخجوان جنگيد. جالب اينكه امروزه در اراضى نخجوان كوهى به نام كنگر داغى موجود هست كه قريب 15 قرن از نامگذارى آن مى گذرد. كنگرلوها در امپراطورى تركان بعد از اسلام در آذربايجان و ساير سرزمينهاى شرق شركت داشتند ولى نقش عمده ى سياسى آنان در دولت بزرگ صفويان آذربايجان مى باشد بطوريكه كنگرلوها در قالب قبيله ى استاج لوها به يارى شاه اسماعيل خطايى آمدند. امروزه نام روستاى كنگرلو در سلماس يادگارى از حضور باستانى اين قوم در سلماس و آذربايجان مى باشد.
چگونگى پيوند كنگرلوها با تركان لك معلوم نيست ولى آنچه معلوم است لك ها بر اساس سندى رسمى همزمان با حكومت شاه اسماعيل در منطقه سلماس سكونت داشته اند. اينان در جنگهاى صفوى - عثمانى در منطقه سلماس باقى ماندند اما بعد از صفويه ديگر از حالت ايلى خارج شده و در منطقه اى از سلماس كه امروزه لكستان ناميده مى شود ساكن شدند. بر اساس روايات و مسموعات عامه مى توان گفت كه اهالى اين منطقه از سلماس از آذربايجان آنسوى ارس مهاجرت كرده اند. با توجه به فرمان شاه عباس دوم مى توان دريافت كه اين روايات تا حدودى درست مى باشد. گفتنى است هيچگونه ارتباط فرهنگى و تاريخى بجز تشابه نامی بين لك هاى آذربايجان و لكهاى لرستان ديده نمى شود. در ميان قبايل شاهسون شهر ترك نشين ساوه نيز طايفه اى به نام لك وجود دارد كه شايد تيره اى از تركان لك آذربايجان مى باشد. نگاهى به فرهنگ تركان لك در سلماس: فرهنگ عمومى تركان لك چيزى جدا از فرهنگ عمومى مردم آذربايجان نمى باشد. موسيقى عاشيقى، فولكلور، افسانه هاى ملّى آتالار سؤزو، باياتى ها، قوشماها همگى از پويايى خاص برخوردار بوده و در زندگى روزمره ى لكها نقش فراوان دارد. قصبه ى قره قشلاق در شهرستان سلماس مركز لكستان بوده و زادگاه مردان بزرگى همچون مسعود ديوان لكستانى مى باشد.كه در مقابل تاخت و تاز اكراد سيميتقو ايستاد و در سن كم 25 سالگى پس از مقاومت جانانه انتحار كرده در قبرستان قره قشلاق دفن شد. موسيقى عاشيقى و صنعت عاشيقى در مجالس عروسى تركان لك نقش فراوانى دارد و از سيستم تك ساز ، یکی از سيستمهاى صنعت عاشيقى تبعيت مى كند. رقص ها باشكوه مردان و زنان تركان لك در شادمانى ها و مجالس عروسى همراه با نغمات جاودان آهنگهاى عاشيقى شور و شوق خاصى به آنها مى دهد. تركان لك مفتخر از افتخارات اجدادشان به خلق قوشماها و باياتى هايى درباره ى بزرگان خود پرداخته كه پاره اى از آنها در دسترس است از جمله آنچه كه درباره مسعود ديوان لكستانى سروده اند.
در ادبيات مكتوب نيز تركان لك نقش فراوانى دارند مانند پرويز خان صدقيانى رهبر طريقت ذهبيه كه داراى دفتر شعر حجيمى است، حاجى رسول صدقيانى از بانيان انجمن غيبى تبريز كه نهضت مشروطه ى آذربايجان را به پيروزى رساند، حسين صدقيانى فرزند حاجى رسول صدقيانى كه براى اولين بار مهندس فوتبال را از فنر باغچه ى عثمانى اخذ به آذربايجان آورد. ميرزا آقاجان لكستانى شاعر، نيمتاج سلماسى شاعر، مهندس تيمور لكستانى فرزند شهيد مسعود ديوان لكستانى از مهندسين بانى دانشگاه صنعتى شريف، نقى برزگر و دهها شخصيت ديگر كه به عالم علم تقديم نموده اند. اميد است تحصيل كردگان و فرهيختگان لكستانى با جمع آورى فولكلور، افسانه ها، داستانها، موسيقى و تمام اطلاعات تاريخى روستاهايشان به شناخت بيشتر تركان لك يارى رسانند و با بناى آرامگاهى در خور شأن مسعود ديوان لكستانى قهرمان ملى لكستان و سمبل لكستان، به يادآورى تاريخ پرشكوه خود براى حيات آينده بپردازند.
No comments:
Post a Comment