Thursday, May 6, 2010

همام الد ّين شامى

همام الد ّين شامى،  ریاضییدان آ ذربایجانی قرن هشتم
محمّد بن محمّد بن ابى‏طالب تبريزى، ملقّب به همام الدّين، و مشهور به همام طبيب، از دانشوران برجسته، امّا گمنام سده هشتم و نيمه نخست سده نهم هجرى است1 و در علم رياضيات، نجوم و طبّ، مهارت وافى و كافى داشت. متأسّفانه، آگاهى بسيار ناچيز از وى در دست است 2.
همام طبيب، رساله تبصرة أولى الألباب فى علم الحساب را در سال 813 ق تأليف كرده و در پايان آن به هشتاد و سه سالگى خود اشاره نموده و با اين حساب، سال تولّد وى، 730 ق درمحله شام قازان (شنب غازان)تبریز بوده   است3 
از كيفيّت تحصيل و نشو و نماى او اطّلاعى دردست نيست. ظاهراً در تبريز پا به عرصه وجود نهاده و در همانجا پرورش و تعليم يافته است. در سال 812 ق در شنب غازان (از محلاّت مشهور تبريز)4 بوده و در آنجا نسخه‏اى از رساله مجدولى در ذكر عترت نبى5 تصنيف برادرش علىّ بن محمّد بن ابى‏طالب نظام تبريزى، مشهور به نظام الدّين شامى (740 ـ زنده در 808 ق) را كتابت كرده است.6 در سال 813 ق كه هشتاد و سه سال داشته، رساله تبصرة أولى الألباب فى علم الحساب را نگاشته است. به نوشته مرحوم محمّدعلى تربيت، وى شرحى مختصر بر الملخّص فى الهيئة البسيطة محمود بن محمّد چغمينى (درگذشته 745 ق) به قلم درآورده و در هفتم جمادى الآخر سال 824 ق از تأليف آن فراغت يافته و در آن وقت، نود و يك سال عمر داشته است.7 حاجى خليفه سال درگذشت او را 713 ق نوشته است، كه درست نيست. چنانكه ذكر گرديد، وى عمر طولانى داشته و تا نيمه نخستين سده نهم هجرى زيسته و بى‏گمان در همان سن نود و اندى، روى در نقاب خاك كشيده است.
همام طبيب، چند رساله در دانش رياضيات و نجوم تأليف كرده بوده، كه تاكنون دستنويس دو رساله به نامهاى تبصرة أولى الألباب فى علم الحساب و رساله در معرفت مواقيت ليل و نهار از گزند و آفت روزگار برون جسته و باقى مانده است. ديوان شعر تازى با عنوان نزهة الخاطر نيز به او نسبت داده شده8 و در صحّت انتساب آن به وى ترديد است. از اين ديوان نيز دستنوشته‏اى دردست نيست تا با تفحّص و مطالعه آن، صحّت و سقم انتساب آن به همام طبيب، روشن شود.
همام طبيب، افزون بر تأليف، در تحرير و استنساخ نيز دست داشت و دو اثر از برادرش نظام الدّين شامى را كتابت كرده كه نسخه‏هاى آنها موجود است. كتاب بلوهر و بيوذسف9 كه در ذى قعده سال 810 ق كتابت شده و نسخه آن به شماره 4187 در كتابخانه ملّى ملك محفوظ است،10 و رساله مجدولى در ذكر عترت نبى كه در سال 812 ق در شنب غازان تبريز، تحرير كرده و نسخه آن به شماره 1/286 در كتابخانه شماره 2 مجلس (سناى سابق) نگهدارى مى‏شود.11
اشتهار وى به همام طبيب، ظاهراً از بابت اشتغال او به طبابت بوده است، امّا از اثرى از او در دانش طب نام بُرده نشده و اگر در اين زمينه نيز تأليفى داشته، تاكنون نسخه‏اى از آن به دست ما نرسيده است.
آثار همام طبيب
1. تبصرة أولى الألباب فى علم الحساب: همام طبيب، اين رساله را در سال 813 ق براى بهره و استفاده نظام‏الدولة و الدّين، نجم الاسلام و المسلمين، محمود كاشى12 از دانش حساب، در مقدّمه‏اى و سه مقاله و خاتمه‏اى تأليف و تدوين كرده است. محمود كاشى بعد از فراغت از قرائت الملخّص فى الهيئة چغمينى (درگذشته 745 ق)، مى‏خواست استخراج تقويم كواكب و حل زيج ايلخانى خواجه نصيرالدين طوسى (597 ـ 672 ق) را انجام دهد، و همام طبيب براى بهره تمام وى از علم حساب، اين رساله را با استفاده از كتب استادان اين فنّ و آموخته‏هاى خود تأليف كرده است. يگانه نسخه شناخته شده اين رساله به شماره 1/ 3076 در كتابخانه ملّى ملك محفوظ است و به خط نستعليق در دهم ذى‏العقده سال 840 ق در صد و هشتاد و هشت صفحه كتابت شده است.13 ديباچه همام طبيب را جهت مزيد استفاده در اينجا نقل مى‏كنيم:
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
الحمد للّه المنزَّه عن إدراك عقول الأنام، المقدّس عن أن يحيط بعظمة الفكر و الأوهام... أمّا بعد، چون فرزند، مولانا اعظم اعدل اعلم، سلالة أعاظم العلماء الرّاسخين، جامع المعقول و المنقول، حاوى الفروع و الأصول، ذو ذهن الوقّاد و الطبع النقّاد و الفكر السّليم و الفهم المستقيم، أقضى القضاة و أعدل الولاة، المختصّ بالكمالات الملكيّة و الملكات الكمالية، نظام الدّولة و الدّين، نجم الأسلام و المسلمين، محمود الكاشى ـ أطال اللّه بقاءَه و زاد فى مدارج الفضل إرتقاءه ـ بعد از آن كه از قرائت شرح ملخّص هيئات [كذا [كه منسوب است به امام محقّق و فاضل مدقّق، شرف الملّة و الدّين، محمود الچغمينى ـ تغمده‏اللّه بغفرانه ـ فارغ شد، هوس استخراج تقويم كواكب و حلّ زيج ايلخانى سلطان المحقّقين، نصيرالحقّ والدّين الطوسى ـ قدّس اللّه سرّه العزيز ـ كرد، خواستم كه او را از علم حساب بهره تمام باشد، اين رساله از كتب قوم و آنچه استفاده كرده بودم از استادان ـ تغمّدهم اللّه بغفرانه ـ جهت خدمتش جمع كردم مشتمل بر قوانين كلّى هوايى و عمل به تخت و تراب. اميد كه از دانستن و استحضار او تلامذه را فايده رساند. شايد كه اين ضعيف را به فاتحه‏اى و دعايى ياد دارند، إن شاءاللّه تعالى. و ابكار اين معانى را به الفاظ پارسى طراز دادم تا فوايد آن، خاص و عام را شامل باشد و نام نهادم او را تبصرة أولى الألباب فى علم الحساب و مشتمل گردانيدم او را بر مقدّمه‏اى و سه مقاله و خاتمه‏اى.
مقاله اولى: در اعمال حسابى و او مشتمل است بر دو باب، باب اوّل: در اعمال صحاح على طريقتى المحاسبين و المنجّمين. باب دوم: در كسور.
مقاله دوم: در مساحت و در او مقدّمه‏اى است و چهار باب؛ 1. در مساحت مثلثات. 2. در مساحت مربّعات. 3. در مساحت مدوّرات. 4. در مساحت مجسّمات.
مقاله سوم در طرق استخراج مجهولات و توابع آن و او سه باب است، 1. استخراج اربعه اعداد متناسبه. 2. جبر و مقابله. 3. خطائين و غيره.
خاتمه: در نوادر كه متعلّق است به اين فنون و مسئله‏اى چند از اين نوع.14
انجامه نسخه نيز چنين است:
«و اين رساله بر نام محمّد ـ صلّى اللّه عليه و سلّم ـ ختم شد. و الحمد للّه ربّ العالمين [ال]و صلوة [كذا] [و] السّلم على نبيه محمّد و آله الطّيبين الطّاهرين. و قد فرغ من استنساخه فى عشر آخر ذى القعدة حجّة أربعين و ثمانمائة.
قال المؤلّف: نمقه العبد الضعيف الآوى إلى ظلّ ربّه الرقيب، محمّد بن محمّد المشتهر بهمام طبيب ـ أحسن اللّه مآله بمحمّدٍ و آله الطّيبين، مع ضعف البنية و وهن القوّة و قد بلغ من الكبر عتياً و جاوز ثلث و ثمانين سنينا و اشتعل الرّأس مشيبا و قارنت شمس العمر مغيبا. أللّهم افض عليه سجال نعمك و اخصصه بلطائف كرمك، إنّك أنت الكريم المنّان. ربّ اختم بالخير و الحسنى سنة 813»15.
2. رساله در معرفت مواقيت ليل و نهار: همام طبيب، اين رساله را در مقدّمه‏اى و ده باب، تأليف كرده است. متأسّفانه در يگانه دستنويس شناخته شده اين رساله، كه به شماره 5/447 (دانشكده الهيّات) در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران محفوظ است و به خطّ نستعليق كاتبى به نام على‏اكبر در سال 1119 ق استنساخ شده،16 تنها هفت باب و بخشى از باب هشتم موجود است و ادامه ابواب افتاده. همام طبيب، اين رساله را به درخواست يكى از استادان و مخدومان خود به زبان پارسى، تأليف كرده است. ديباچه وى بر رساله چنين است:
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
سپاس و ستايش بى‏حدّ و حمد و مدح بى عدّ، حضرت صانعى را كه مُشعبد قدر [تش] هفت كعبتين زراندود در اين طاس كبود، غلتان كرد و چندين هزار مهره بلور در اين رقعه كُحلى، گردان گردانيد تا به واسطه تأثير اين حركات مهندس حكمتش مهره اعمار و آجال كاينات عالم، گاه در كشاكش حدوث و وجودْ متحرّك گردد، و گاه در ششدر اجل و عدم ساكن[...] امّا بعد، بدان كه اين رساله‏اى است در معرفت مواقيت ليل و نهار و معرفت غروب شمس، وقتى كه مانعى باشد از ادراك غروب، و معرفت صبح اوّل و ثانى، و معرفت[...] و منازل قمر و كواكب آن، و معرفت جهت قبله و غيره، تا به استعانت آن، علم معرفت اوقات صلوات مفروضات و معرفت صبوح و سحور و فطر بدانند، كه به التماس يكى از مخاديم ـ أعلى اللّه درجته ـ بنده ضعيف، الآوى إلى ظلّ ربه الرّقيب، محمّدبن محمّد المشتهر بهمام طبيب ـ أحسن اللّه مآله بمحمّدٍ و آله ـ در قلم آورده و ابكار آن را به الفاظ پارسى طرز داد تا عوايد فوايد آن، خاصّ و عامّ را شامل باشد. توقّع كه اگر بر خللى اطّلاع افتد، بعد از تشريف اصلاح، عفو را كه از عادات سادات است، ارزانى فرمايند. و ترتيب دادم او را بر مقدّمه و ده باب... باب اوّل: در معرفت وقت مغرب؛ باب دوم: در معرفت نماز خفتن. باب سيوم: در معرفت صبح كاذب و صادق و فرق ميان ايشان. باب چهارم: در دانش ظلّ. باب پنجم: در دانستن ساعت روز از ظلّ. باب ششم: در دانستن ساعات. باب هفتم: در شناخت منازل. باب هشتم: در معرفت دايره... هنديه.17
انجام ناقص نسخه چنين است: پنجم آن كه عرض و طول بلد زيادت بر عرض و طول مكّه باشد، سمت قبله يعنى در... ».18
3. الارشاد فى معرفة الأعداد: رساله‏اى است به زبان فارسى در علم وَفق، و در چهار باب به نام شيخ ابراهيم بن سلطان محمّد بن كيقباد، تأليف و ترتيب يافته است.19
4. شرح الملخّص الهيئة البسيطة: الملخّص فى الهيئة البسيطة رساله‏اى است مختصر و به زبان تازى از محمود بن محمّد بن عمر، مشهور به چغمينى (درگذشته 745 ق) از منجّمان، اطباء و رياضيدانان پرآوازه سده هشتم هجرى. اين رساله موجز، اما مهمّ و معروف، شامل مقدّمه‏اى است درباره اقسام اجسام، و دو مقاله (مقاله نخست در اجرام علوى، و مقاله دوم در بسائط سفلى)، و داراى ترجمه‏ها و شروح متعدّد (دراين باره ر.ك: كشف الظنون، ج2، ص 659).
همام طبيب نيز در سال 813 ق شرحى ممزوج بر آن نوشته است،20 كه تاكنون دستنوشته‏اى از آن به دست نيامده و بنابر نوشته حاجى خليفه، آغاز آن چنين بوده است: «الحمد للّه الذّى خلق السّموات و الارض...».21
آنچه نوشته آمد، اطّلاعات موجود از همام طبيب است. اميدواريم درآينده نيز آگاهى تازه‏اى از شرح حال و آثار او به دست آوريم.
پى‏نوشت‏ها
1. منابعى كه درباره همام طبيب، مطالبى در آنها آمده است، عبارتند از: حاجى خليفه، كشف الظّنون عن أسامى الكتب و الفنون، بيروت، دارالفكر، 1419 ه . 1999 م، ج1، ص 115، ج2، ص 659؛ اسماعيل پاشا بغدادى، هدية‏العارفين، استانبول، ج 2، 1955 م، ص 179؛ تربيت، محمدعلى، دانشمندان آذربايجان، به كوشش غلامرضا طباطبايى مجد، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1378، ص 570؛ عمر رضا كحّاله، معجم المؤلفين تراجم مصنّفى الكتب العربية، بيروت، داراحياء التراث العربى، بى تا، ج 11، صص 226 ـ 227. ر؛ زهير حميدان، أعلام الحضارة الاسلامية فى العلوم الاساسية و التطبيقية (العهود الزنكية و الايوبيّة و المملوكيّة)، دمشق، وزارة الثقافة، 1996 م، ج4، ص 361؛ نفيسى، سعيد، تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسى تا پايان قرن دهم هجرى، تهران، انتشارات فروغى، 1363، ج 2، ص 782.
2. هنگامى كه شرح حال نظام الدّين شامى را در مقدّمه رياض الملوك فى رياضات السلوك مى‏نوشتم، با برادرش همام الدّين طبيب آشنا شدم، و اين يادداشت كوتاه، حاصل همان آشنايى است.
3. مرحوم سعيد نفيسى، سال تولّد همام طبيب را 733 ق ذكر كرده است (ر.ك: تاريخ نظم و نثر در ايران، ج2، ص 782).
4. شنب غازان، يا شام غازان، محلّه‏اى مشهور در سمت شمال غربى تبريز بوده است. به نوشته حمداللّه مستوفى: «سلطان محمود غازان [694 ـ 703 ق] در زير شهر تبريز را به موضعى كه شام مى‏خوانند، خارج باروى غازانى، شهرچه‏اى برآورده و جهت خوابگاه خود، در آنجا عمارات عاليّه بنا كرده، چنانكه مثل آن در تمامت ايران نيست». (ر.ك: نزهة‏القلوب، به سعى و اهتمام و تصحيح گاى ليسترانج، ليدن، 1913 م، ص 76). نيز درباره اين بنا، ر.ك: نخجوانى، حسين، چهل مقاله، به كوشش يوسف خادم هاشمى نسب، تبريز، چاپخانه خورشيد، 1343، ص 35 ـ 50 .
5 . اين رساله به اهتمام زنده ياد، محمّد تقى دانش پژوه در مجلّه دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، سال 9، ش 4، تير 1341، ص 9 ـ 110 چاپ شده است.
6 . اين نسخه به شماره 1/286 در كتابخانه شماره 2 مجلس (سناى سابق). محفوظ است (ر.ك: دانش پژوه، محمّد تقى، على انوارى، بهاءالدّين، فهرست كتابهاى خطّى كتابخانه مجلس سنا، تهران، بى‏تا، ج 1، ص 145). در انجامه آن آمده است:
تمّت الرّسالة بعون اللّه و حسن توفيقه على يدى مؤلّفها العبد على بن محمّد المشتهر بنظام الواعظ ـ تغمده اللّه بغفرانه ـ و ذلك فى بلدة حلب سنة ثلاث و ثمانمائة. وللّه الحمد و الحسنى. و فرغ من تنميقه العبد محمّد بن محمّد بن ابوطالب(كذا) المشتهر بهمام الطبيب اخو المؤلف. أحسن اللّه مآله بمحمدٍ و آله، اواخر محرّم الحرام مفتح عام اثنى عشر و ثمانمائة بأَبواب البرّ شنب الغازانى. أنار اللّه برهان البانى، حامداً مصلياً، رب اختم بالحسنى.
7. دانشمندان آذربايجان، ص 570. متأسفانه، مرجع و مستند اين نوشته مرحوم ترتيب مشخّص نيست. حاجى خليفه در كشف‏الظنون، ج2، ص 659 نوشته است كه همام طبيب در سال 813 ق از شرح ملخّص فى الهيئة فراغت يافت.
8. معجم المؤلفين، ج 11، ص 227. در كشف‏الظنون، ج 4، ص 427 و الذريعه، ج 24، ص 115 ـ 116 چند كتاب با عنوان نزهة‏الخاطر ذكر شده، امّا از همام طبيب نيست.
9. اين كتاب با پيشگفتار، نمايه‏ها و ويرايش استاد محمّد روشن به سال 1381 ش در تهران (مركز نشر ميراث مكتوب با همكارى مركز بين‏المللى گفتگوى تمدّنها) چاپ شده است.
10. افشار، ايرج، دانش پژوه، محمّد تقى، فهرست كتابهاى خطّى كتابخانه ملّى ملك، با همكارى محمّد باقر حجّتى و احمد منزوى، تهران، دانشگاه تهران، 1354، ج 2، ص 59 .
11. فهرست كتابهاى خطّى كتابخانه مجلس سنا، ج1، ص 145.
12. در منابعى كه اينجانب تفحّص كردم، شرح حال محمود كاشانى يافت نشد و بايد درباره وى جستجوى بيشترى كرد.
13. فهرست نسخه‏هاى خطّى كتابخانه ملّى ملك، ج 6 ، ص 200.
14. تبصرة أولى الألباب فى علم الحساب، نسخه خطّى شماره 1/3076 كتابخانه ملّى ملك، ص 1 ـ 3.
15. همان، ص 188.
16. حجّتى، سيّد محمّد باقر، فهرست نسخه‏هاى خطّى كتابخانه دانشكده الهيّات و معارف اسلامى، با تحقيق و نظارت محمّد تقى دانش‏پژوه، تهران، دانشگاه تهران، 1345، ج 1، ص 301.
17. رساله در معرفت مواقيت ليل و نهار، نسخه خطّى شماره 5/447 (دانشكده الهيّات) كتابخانه مركزى دانشگاه تهران، ص 86 .
18. همان، ص 115.
19. كشف الظنون، ج 1، ص 115.
20. مرحوم محمدعلى تربيت، تاريخ تأليف اين رساله را 824 ق ذكر كرده است (ر.ك: دانشمندان آذربايجان، ص 570).
21. كشف الظنون، ج2، ص 659. نيز: هدية العارفين، ج 2، ص 179.
 یازان:بهروزایمانی

No comments:

Post a Comment