Tuesday, May 11, 2010

میر حبیب ساهر پدر شعر تركی ایران

  استاد میر حبیب ساهر، شاعر و معلم تبریزی، در اردیبهشت ماه ۱۲۸۲ شمسی به دنیا آمد و پس از دریافت لیسانس جغرافیا از دانشگاه استانبول در ۱۳۰۴، در روستاها و شهرهای آ ذربایجان و سپس در قزوین و تهران به معلمی پرداخت و تا اواسط دهه ۴۰، در این كسوت باقی ماند.
ساهر، شاعر و داستان نویسی توانا بود. از او آثاری به سه زبان تركی، فارسی و فرانسوی منتشر شده است.
پدر حبیب ساهر ،میر قوام،سردار "ضد مشروطه" بود،و از سنگرش در محله ی"سرخاب" تبریز روز و شب به تبادل آتش توپخانه با باقرخان مشغول. سرانجام مشروطه طلبان دزدیدند و کشتندش و حبیب کوچک یتیم ماند.ثروت قابل توجه پدرش را (چنان که اغلب در آن زمان پیش می آمد )برادر بزرگ عیاشش بالا کشید.کودکی حبیب در فقر گذشت.تحصیلات مکتبی اش را در شاگردی ملائی طی کرد که مجبورش می کرددر حالیکه زبان فارسی را خوب نمی دانست ، گلستان و بوستان سعدی را از برکند.در خاطراتش می نویسد:"هفت سال بیشتر نداشتم ، شب ها شمع می افروختم و از بی وفائی یار و جفای روزگار شعر می سرودم..."در مدرسه ی "محمدیه "ی تبریز شاگرد تقی رفعت بود و ذوق ادبی اش از طرف او تشویق شد.بزرگتر که شد به کردستان رفت، با معلمی سرخانه ی فرزندان "آغا"های اعیان کرد پولی جمع کرد ، و به پاریس، استانبول و آنکارا رفت
در رشته ی جغرافیا و ادبیات فرانسه لیسانس گرفت (در آن زمان وزیر فرهنگ ایران هم لیسانس نداشت).در شش سالی که درکلوپ آمریکائی های استانبول اقامت داشت با دو کشیش کاتولیک فرانسوی دوستی پیدا کرد که اطلاعات گسترده ای از ادبیات نوی فرانسه داشتند، و چیزهای زیادی از آن ها آموخت ، به خصوص در مورد شعر مدرن فرانسه ، و تعدادی از آثار شعرای نوپردازی مثل بودلر را به فارسی ترجمه کرد.تعریف می کرد که:"هر وقت کشیش ها پیدایشان نبود می دانستم که پیش "سوغ"ها (دختران تارک دنیا)هستند!"در استانبول با موج شعر نوی ترکی( و افکار" ترک های جوان") آشنا شد ، ولی استاد اصلی خودش در شعر را ، تقی رفعت می داند که در تبریز دوره ی خیابانی ، با خانم شمس کسمائی نشریه ی آزادیستان را به عنوان ارگان تجدد ادبی چاپ می کردند. اشعار ترکی رفعت اکنون کمتر در دسترس است، اما از سبک اشعار فارسیش می توان پی به عظمت شخصیت و توانائی ادبی او برد.بی شک اگر رفعت چنان زود از میان نمی رفت به غولی در شعر ترکی و فارسی بدل می شد.در دوره ی حکومت پیشه وری در تبریز، حبیب ساهر کتاب های درسی را به ترکی نوشت، اما وقتی از او خواستند اشعار ایدئولوژیک بسراید عذر خواست:"شعر از درون می تراود و نمی تواند سفارشی باشد، من شاعرم نه تبلیغات چی." درنشریات ارگان پیشه وری مثل "آذربایجان" به او می تاختند و نسبت رمانتیک بودن و طرفدار هنر برای هنر بودن را به او می بستند، با این حال او همیشه در طول عمرش از نظر سیاسی مستقل باقی ماند.پس از سرکوب حکومت مستقل آذربایجان، ساهر به مدت دوسال به اردبیل تبعیدشد، که به خاطر آب و هوای سرد و طاقت فرسایش تبعیدگاه آن زمان بود.ساهر دبیر دبیرستان بود و در تدریس هم روش خاص خودش را داشت: به شاگردان بر اساس شخصیت فردی و ذوق شان نمره می داد اگرچه درس کتاب ها را بلد نمی بودند.بودن درمحفل جوانان را دوست داشت،واز همه جوان تر، خندان تر و امیدوارتر می نمود.به هر کسی که استعدادکی در او می یافت می گفت:بنویس!با تمام امکانش از شاعران و نویسندگان جوان پشتیبانی می کرد،و وقت زیادی رابه انتقال تجربیات و دانسته هایش به آن ها انتقال می داد.
قبل از ظهور نیما و همزمان با میرزاتقی خان رفعت- كه از او نیز به عنوان یكی از پیشگامان شعر نو فارسی یاد می شود- ساهر، سبك جدیدی را در شعر تركی بنیان گذاشت و عنوان «پدر شعر تركی در ایران» را به خود اختصاص داد.
از آثار ساهر كه تعداد آنها بالغ بر۳۰ جلد می شود، می توان به مجموعه اشعار سایه ها، خوشه ها، شقایق ، كتاب شعر ساهر (۱و۲)، میوه گس(مجموعه داستان) و نمونه هایی از نظم و نثر تركی به زبان فارسی و سه مجموعه شعر كؤشن، لیریك شعرلر و سحر ایشیقلا نیر به زبان تركی اشاره كرد.
ساهر، همچنین جزء آخر قرآن را به صورت منظوم به تركی معاصر ترجمه كرده است. تعدادی از آثار ساهر، هنوز در انتظار چاپ به سر می برند. ساهر، در ۲۴ آذر ۱۳۶۴ درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاك سپرده شد.
مرحوم استاد میر حبیب ساهر، شاعر، ادیب و محقق ایرانی كه گنجینه گرانبهایی را در حوزه ادبیات فارسی و تركی آذربایجانی به یادگار گذاشته است، در26 آذر ماه 1364 در تهران دیده از جهان فروبست. از آن تاریخ تا كنون در محافل دانشگاهی ایران و جهان ، مرده ریگ فرهنگی ادبی ساهر ، مورد بررسی های فراوان قرار گرفته و رساله های دانشگاهی زیادی در ایران و تركیه ، جمهوری آذربایجان، انگلستان و آمریكا به تحلیل آثار وی اختصاص یافته است. عده‌ای، به حق «ساهر» را پدر ادبیات نوین تركی آذربایجان و در ایران و همراه، همفكر و هم رای با «نیما» در پیدایش شعر نو فارسی دانسته اند. از اشعار ساهر، سپیدی، پیش از انتشار اشعار نیما در دست است. حتی، او اشعاری از شارل بودلر فرانسوی را به صورت سپید به فارسی ترجمه كرده كه در سال های اول قرن حاضر (1300 تا 1310 هجری شمسی) در مطبوعات وقت به چاپ رسیده است البته این، به غیر از قطعه های منظوم و منثور بسیار زیبایی است كه ساهر، از قرآن مجید به تركی آذربایجانی بازگردانده است. در بین این قطعه های منظوم، علاوه بر اشعاری با قوافی و قواعد ویژه اشعار مشرق زمین (هجا و عروض)، اشعاری سپید و نیمایی هم می توان یافت.
هر چند از رحلت حبیب ساهر، با روز و ماه و تاریخ و حتی محله در گذشت (طرشت تهران) و تشییع پیكر و مجالس ترحیم بسیار با شكوه وی، اطلاعات جامعی در دست است، ولی در قرآنی كه از پدر بزرگوار وی – سیدی كه در قیام مشروطیت و به گاه كودكی میر حبیب ساهر ربوده شد و دیگر نشانی از او به دست نیامده – به جای مانده، تاریخ ولادت استاد ساهر، سال 1382 ذكر شدخه و از ماه و روز تولدش، هیچ كفته نشده است. بعدها، ساهر در اشعار خود، بارها، از زمان ولادت و كودكی اش سخن گفته و می توان از روی این اشعار دریافت كه وی، احتمالا در ماه دوم از فصل بهار 1282 – آن گاه كه زمین و زمان با عطر گل و ریحان و شقایق و یاسمن درهم آمیخته می شود، از مادر زاده شده و 82 سال با عزت و افتخار در این دیار پر عزت 82 زیسته، سالی كه قریب 50 سال آن با معلمی و افتخار یاددان به دیگران در هم آمیخته است.
حبیب ساهر، معروف به اولكر، روستازاده ای از سرزمین آذربایجان است از روستای ترك «میانه» مدت ها پیش خانواده اش، رخت اقامت در تبریز افكنده بودند و ناگزیر حبیب در سال 1382 هجری شمسی در محله دوه چی تبریز، پا به عرصه هستی نهاده است.
پیش از این گفتیم كه پدرش در قیام مشروطیت تبریز ریوده و سپس كشته شد. حبیب، درس و مكتب را در محلی به نام «سردابا اوستو» با قرآن آغاز كرد. سپس كتابهای قدیمی مكتبخانه ها را ابتدا در مدرسه معتمده و سپس در محمدیه، یكی از پس از دیگری تمام كرد. بعد به مدرسه دولتی رفت و دیپلم گرفت. آن گاه به شغل معلمی روی آورد و اول بار در شهرها و روستاهای كردستان به تدریس پرداخت. در سال 1306 هـ ش . رخت سفر بر بست و به استانبول رفت. او كه زبان فرانسه را قبلا در مدرسه كاتولیك های تبریز خوب یاد گرفته بود، برای ادامه تحصیل مشكلی نداشت. لذا وارد دانشگاه شد و در رشته جغرافیا لیسانس گرفت و به ایران برگشت و شغل معلمی را این بار به صورت رسمی پی گرفت و در شهرهای مختلف از جمله: قزوین، زنجان، اردبیل و تهران به تدریس پرداخت.
در سال ١٣٠٦ ه. ش. رخت سفر بر بست و به استانبول رفت. او كه زبان فرانسه را قبلا در مدرسه كاتولیكهاى تبریز خوب یاد گرفته بود براى ادامه تحصیل مشكلى نداشت. لذا وارد دانشگاه شد و در رشته جغرافیا لیسانس گرفت و به ایران برگشت و شغل معلمى را اینبار به صورت رسمى پى گرفت و در شهرهاى مختلف از جمله قزوین٫ اردبیل و تهران به تدریس پرداخت.
حبیب، با آن كه معلم جغرافیا بود، اما به گفته سادات اشكوری – یكی از شاگردان كلاس او – قسمت های پایانی ساعات درس او به ادبیات ختم می شد، آن هم شعر و بالاخص شعر تركی.
استاد ساهر، تا پایان عمر قلم زد و شعر گفت و كتابهایی پدید آورد كه تعداد آنها كم نیستند و ما نیز كتابنامه ای از او را در پی خواهیم آورد. زبان شعری ساهر، تركی ادبی است و لغات در آن اندك؛ اما تاثیر لهجه تركی استانبولی نیز كم و بیش در آن مشهود است. (نقل به مضمون از: با خلوت گزیدگان خاك، عباس مهیار، موسسه انتشار جامعه).
آثار و كتابنامه
الف) آثار فارسی (چاپ شده)
1- شقایق (مجموعه شعر نو و كهن) 1322 – تبریز
2- سابه‌ها (مجموعه شعر نو و كهن) 1324 – تبریز
3- اشعار برگزیده (مجموعه شعر) 1326 – اردبیل
4- افسانه شب (مجموعه شعر) 1325 – تبریز
5- خوشه ها (مجموعه شعر) 1333 – قزوین
6- جغرافیای ایالت خمسه، 1337 – قزوین (اثر علمی – تحقیقی درباره جغرافیا)
7- اساطیر (مجموعه شعر) 1345 – قزوین
8- اشعار برگزیده (مجموعه شعر) 1347 – قزوین (اشعار این مجموعه، با اشعار برگزیده‌ای كه در سال 1326 در اردبیل منتشر شده، تفاوت دارد).
9- كتاب شعر ساهر (1) 1353 – انتشارات نبی تهران
10- كتاب شعر ساهر 2 – 1354 – انتشارات گوتنبرگ تهران
11- میوه‌گس (مجموعه حكایات و خاطرات) 1354 – انتشارات گوتنبرگ تهران.
12- ادبیات منظوم تركی (آنتالوژی، مشتمل بر شرح حال بیش از صد شاعر ترك زبان اهل تركیه، 1356 – انتشارات دنیای دانش تهران)
13- تعدادى از آثار ایشان نیز به فارسى در مطبوعات مختلف به چاپ رسیده كه به علت كثرت از ذكر مشخصات آنها خوددارى مىكنیم.
ب) ‎آثار تركی
1- لیریك شعر (مجموعه شعر)، قزوین، 1344.
2- كوءشن (مجموعه شعر)، تهران، 1358.
3- سحر ایشیقلانیر (مجموعه شعر) تهران، 1358.
4- سوءنمین گونشلر (ترجمه هایی منتخب از آثار كلاسیك فارسی به تركی)، تهران – 1361 (مقدمه، حواشی و توضیحات این كتاب، توسط مرتضی مجدفر نوشته شده است.).
5- داغینیق خاطره لر (مجموعه خاطرات)، تهران، 1361.
6- عمده آثار استاد ساهر به تركى است كه در مطبوعات مختلف به چاپ رسیده است. همچنین بعد از پیروزى انقلاب اسلامى٫ به سبب آزادى كه انقلاب براى آثار محلى به ارمغان آورده بود٫ استاد واپسین سالهاى عمر خود را عمدتا به انتشار دو سه جلد اثر ماندگار تركى و نیز همكارى با نشریات تركى اختصاص داده بود. از جمله آنها مىتوان بیش از ٢٠٠ شعر٫ مقاله٫ داستان و خاطره در نشریات تركى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى همچون وارلیق٫ آزادلیق٫ یئنى یول٫ انقلاب یولوندا و .... اشاره كرد..
ج) ترجمه از آثار ایشان به فارسی (چاپ شده)
1- منظومه فلكلوریك آرزی و قمبر، تهران 1355، نشر مازیار، ترجمه دكتر حسین محمدزاده صدیق.
2- چند شعر در آثار از شعرای آذربایجان، تهران، 1351.
3- شش شعر با مقدمه ای تحت عنوان«نمونه هایی از شعر ساهر» تهران – مجله خوشه سال 1347، شماره 24، ترجمه: دكتر حسین محمدزاده صدیق.
4- درس گلستان (قصه)، تهران، 1358، از مجموعه هفت قصه (شماره 3)، ترجمه: مرتصی مجدفر.
5- و ...
د) آثار چاپ نشده (فارسی)
1- كتاب شعر ساهر (3)
2- ترجمه اشعار شارل بودلر فرانسوی به فارسی (این اشعار، در دهه 1300 21 1310 در برخی مطبوعات به چاپ رسیده است.)
3- و ...
هـ) آثار چاپ نشده (تركی)
1- قیزسسی، قیزیل سسی، قازان سسی،‌رمان.
2- خاطره لر یا حیاتین یئددی بوروقلاری (خاطره های یا هفت خوان حیات)
3- خاطره لر، باشاگلن چیكیلیر.
4- ترجمه از فرانسوی به تركی (مجموعه شعر)
5- مجموعه مقالات درباره ارتباط جغرافیا، ادبیات و هنر.
6- مجموعه نوشته های طنز آلود.
7- چهار مجموعه شعر آماده.
و ) درباره او
مقالات
1- مهدی حسین، «حبیب ساهرو ...»، هفته نامه اینجه صنعت، باكو 1969.
2- قاسم جهانی، هفته نامه اینجه صنعت، باكو 1969/
3- دكتر شكری ائلچین، در مقالاتی كه در آنكارا به چا رسیانده است.
4- وفا علیف، «ایرانلی شاعر، حبیب ساهر ...» ماهنامه، آذربایجان باكو، 1979، شماره 3.
5- مرتضی مجدفر، «حبیب ساهرین یازی دیلی و اونون رابطهسی حیات ایله» انقلاب یولوندا، 1359 شماره 7.
6- خانم دكتر برنجیان، در تاریخ ادبیات آذربایجان، آمریكا، 1982 (History of Azerbayjanian literature)
7- دكتر حسین، صدیق در مهد آزادی (هنر و اجتماع)، ویژه حبیب ساهر، 1347، تبریز.
8- روزنامه ادبیات جبهه‌سی در تركیه، 30 حزیران 1980.
9- گنجعلی صباحی، «درین دویغولو شاعریمیز...» مجله وارلیق، خرداد، 1360.
10- پروفسور حمید آرسلی در تاریخ معاصر آذربایجان، ج 2 – بخش 1.
11- گنجعلی صباحی، در شعریمیز زمانلا آددیملاییر، 1360 – تهران.
12- دكتر حسین، صدیق در ویژه نامه ادب و هنر كیهان، دوشنبه 02/10/1364 (بعد از مرگ استاد)
13- كاظم السادات اشكوری، یادی از حبیب ساهر، آدینه، شماره 3، جمعه 13 دی 1364.
14- مرتضی مجدفر، استاد ساهر در یك نگاه، روزنامه فروغ 14/03/1366 آزادی، تبریز
15- مرتضی مجدفر، سعدی شیرازی و ساهر، روزنامه اطلاعات، 23/07/66، تهران.
16- مرتضی مجدفر، آرزی و قمبر، منظومه ای غنایی از استاد ساهر، روزنامه كیهان 25/08/66 -تهران.
17- مرتضی مجدفر، حافظ الفت، یادبودی از شاعر آذربایجانی میر حبیب ساهر، روزنامه همشهری 19/04/74، تهران.
18- ویژه نامه هفته نامه صاحب در تبریز، 1376.
19- ویژه نامه هفته نامه امید زنجان، 1376.
20- عباس مهیار، با خلوت گزیدگان خاك(گوشه هایی از تاریخ ادبیات معاصر) مؤسسه انتشاراتی جامعه– 1379.
كتاب
1- دكتر حسین محمدزاده، صدیق «دید از نوآوری های ساهر» تبریز، 1357، نشر ساوالان.
ز) مصاحبه های او
1- با گزارشگر كیهان در كیهان ویژه ادبیات، اسفند 1356.
2- با ع. ش. آراز در مجله یولداش، شماره 13/
3- با مرتضی مجدفر در مجله انقلاب یولوندا، شماره 7.
ح) امضاهای او
از ساهر در مطبوعات فارسی تنها با امضای ساهر (ساهر حبیب ساهر، میر حبیب ساهر، ساهر تبریزی) و در مطبوعات تركی با امضاهای ساهر، اولكر، لاادری (فقط در انقلای یولوندا) آیدنی، آقجانابلی و سرخابلی، مقالات، اشعارو نوشته هایی به چاپ رسیده است. لذا با دقت مجدد در مطبوعات خهفت سال نخست پیروزی انقلاب اسلامی (از بهمن ماه 57 تا شهریور 64) كه ساهر برای آنها مطلب می فرستاده است. می توان میراث به جای مانده از ساهر را غنی تر كرد.
مرتضی مجدفر - روزنامه همشهری ، شماره 2097 ، اول اردیبهشت 1379
قورخـما! بو ماوی گؤی آلتیندا یانان آل گونشین

و اوفوق­لرده گوله ن آل شفقین سؤنمه یه­ جک

ایلک باهارین آچاجاق گول

اوته جک بولبول­لر

دونیامیز بیر ده بو عالم­ده خزان گؤرمه یه ­جک

دونیا دوردوقجا سهندˊین اوجا بورجوندا یانان

اول گؤموش رنگلی آی، یول­لاری آیدینلاداجاق

آخاجاق نهر­لرین

هم آچاجاق لاله­لرین

بیر ده ائولرده اینان سؤنمه یه ­جک اود و اوجاق

ائی منیم شانلی ائلیم

حور وطنیم

آل گونشیم

آی قادین­لار

آنالار

بیر ده آچین پنجره ­نی

صوبح آچیلماقدادی

صوبحون یئلی داغ­لاردان اسیر

حبیب ساهیر
+++

ايللر بويو بيزه حؤكوم سوردو فارس
اسير اولدوق٬ توي دويونلر اولدو ياس
بويونداكي زنجيرلري باسدي پاس
هاني يوللار٬ هاني ائللر٬ هاني يار؟


ماهني

قار اريدي٬ آخار سولار نيلله ندي
چاي چمنده اؤجوك-بؤجوك ديلله ندي
باغ باخچادا يئنه بادام گولله ندي
هاني يوردلار٬ هاني ائللر٬ هاني يار؟

كيم آلنينا قارا يازي يازاندي؟
آز عؤمرومده قارا گونلر اوزاندي
بورا غوربت٬ نه لاله شامقازان´دي
هاني يوردلار٬ هاني ائللر٬ هاني يار؟

گون قيزاردي٬ سولار اولدو زرنيگار
داشدان-داشا چالدي بيزي روزيگار
ياغيش ياغدي٬ يئنه گلدي ايلك باهار
هاني يوردلار٬ هاني ائللر٬ هاني يار؟

ايللر بويو بيزه حؤكوم سوردو فارس
اسير اولدوق٬ توي دويونلر اولدو ياس
بويونداكي زنجيرلري باسدي پاس
هاني يوللار٬ هاني ائللر٬ هاني يار؟


هانكي اوجاق گئچدي؟ هانكي اودلاندي؟
شئعير غزل دفترلري توزلاندي
دئمك اينسان حوقوقلاري يالاندي
هاني يوردلار٬ هاني ائللر٬ هاني يار؟

قار اريدي٬ سئل سولاري آتلاندي
دلي كؤنلوم هر دردلره قاتلاندي
يازيق جيسميم ايينه لره ساپلاندي
هاني يوردلار٬ هاني ائللر٬ هاني يار؟

حبيب ساحير ٤٨-١٢-٢٨

١- لاله و شامقازان تبريز´ين ياخينليغيندا كند و يئر آدلاريديرּ

No comments:

Post a Comment