Tuesday, May 11, 2010

عين القضات ميانجي همداني ـ فيلسوف ، منطقي ، قاضي

ابوالمعالي عبدالله بن محمد بن علي بن حسن ميانجي معروف به عين القضات ميانجي همداني ‏، عارف و فيلسوف نامي كه چند دهه ديگر به هزاره تولد اين نابغه مي رسيم. بي شك ، او بلندآوازه ترين نامدار ميانه است كه پس از نزديك به هزار سال ، افكار و گفتار او در دانشگاه و حوزه تدريس مي شود. اجداد او همگي عالم و عارف بوده اند. جدّ او ـ علي بن حسن ـ براي عهده دار شدن منصب قضاوت از ميانه راهي همدان شد و در آنجا به تيغ كين جاهلان دين دچار شده و در صبحدمي از شوال 471 هجري در محراب نماز مسجد چون مولاي خويش به خون آغشته شد. سپس فرزند او ـ محمد بن علي ـ منصب قضاوت را عهده دار شد و بعد از او نيز بخاطر كارداني و لياقت فرزندش عبدالله بن محمد معروف به عين القضات(دردانه قاضيها) كار قضاوت بدو محول گرديد. ياقوت حموي ـ مورخ نامي ـ درباره ميانه بدين صورت به اين مطلب تصريح مي كند: «من خود آن شهر(ميانه) را ديده ام و قاضي همدان ابوالحسن علي بن الحسن الميانجي رحمه الله عليه را بدانجا نسبت دهند و او فرزند ابوبكرمحمد و فرزند او عين القضات عبدالله بن محمد است كه عالمي فقيه وشاعري بليغ بود». معلوم مي شود كه عين القضات ، پدر بر پدر عالم و نامدار بوده اند.
عين القضات در سال 492 قمري چشم به جهان گشود و در سن 33 سالگي در حاليكه نام و شهرتش تمام آفاق را گرفته بود ، بدست جاهلان و متعصبات كوردل دين به دار كشيده شد. شهادت او ، بعد از تحمل تبعيد و حبس او در بغداد به بهانه بي ديني! بود. شهادت و اتهام بي ديني او توسط ابوالقاسم درگزيني ـ وزير سلطان محمود سنجر ـ بود كه اين وزير ملعون ، دانشمندان علم و دين زيادي مانند عين القضات ميانجي و عزالدين اصفهاني را با ترفندهاي گوناگون كشته بود ، هرچند خودش هم به مكافات عملش رسيد و در روزگار طغرل بن محمد بن ملكشاه به امر پادشاه به قتل رسيد. او ، عارف و فيلسوف جهان نام و نابغه جوان را پس از اتهام تكفير به بغداد تبعيد كرد و سپس مجدداً به همدان باز گرداند و به همان بهانه در سال 525 قمري بر سر در مدرسه اي كه تدريس مي كرد ، به دار آويخت و به شهادت رساند.
اگر عمر او دو يا سه برابر عمر كوتاهش می شد ، شايد كسي را ياراي رقابت با نام و آوازه او نبود. فلسفه ، حكمت ، كلام ، عرفان و ادب عربي را تحصيل نمود و تحقيق و تدقيق در آثار امام محمد غزالي نمود. او ، با امام محمد غزالي مراوده و مكاتبه فراوان داشت. مي گويند: امام محمد غزالي ، با آن همه عظمت و شوكت ، عين القضات را نور چشم خود خطاب مي كرد. عين القضات غالباً با تحقيق و تدبر صاحبنظر مي شد نه با تلمذ و شاگردي. آثار و افكار او در30ـ20 سالگي ، نشان از نبوغ خارق العاده ايشان دارد كه پس از نزديك به هزار سال هنوز در سطوح بالاي دانشگاهي ، سنگين و ثقيل است. بيان او پر سوز و گداز همراه با تعبيرات نغز صوفيانه است. در آثار او هيچ اثري از تكلف و تصنع نيست. در تبين مسائل عرفاني به تمثيل مي پردازد.
پايگاه اينترنتي الاسلام درباره او مي گويد: «ابوالمعالي ميانجي ، هو عبدالله بن محمد ابوالمعالي الميانجي نسبه الي الميانج بلده بآذربيجان ، فقيه اديب و احد ممن يضرب بهم المثل في الذكاء.تولي قضا همدان. اتهم بالكفر و صلب بهمذان.»
از آثار بجاي مانده از او مي توان نام برد: يزدان شناخت در مسائل حكمت الهي و علوم طبيعي ، رساله جمالي ، تمهيدات در تمهيد ده اصل تصوف ، زبده الحقايق ، رساله الهي ، لوايح ، رساله 201 فصلي در حقايق عشق و احوال و اعراض آن ، شكوي الغريب عن الاوطان الي العلماء البلدان ، مكاتيب ، رباعيات عين القضات.

No comments:

Post a Comment