Thursday, May 6, 2010

رقص آذري

رقص آذري



تمامي هنرها ، يك نوعِ متعالي دارند و يك نوعِ دني. نوع متعالي هنر توسط افرادي باذوق و پاك طينت و براي اعتلاي آرمانهاي انساني خلق مي شود. نوع دني هنر نيز بدست افرادي رقابت طلب و از روي حسادت ساخته مي شود كه از نام و آوازه هنر متعالي ناراحتند و به نوعي مي خواهند مشتريان آنرا يا بطرف خود بكشند يا از دور و بر آنها خالي كنند. مانند حكايت عالمي كه براي سوادآموزي به يك آبادي رفت. خان كه ديد اوضاع خطرناك است ، به عالم گفت: يك مار بنويس. عالم نوشت: مار. خان نيز ماري ترسيم كرد و قضاوت را به مردم سپرد. مردم نيز شكل خان را تأييد كردند!.
هنر متعالي اعم از موسيقي ، شعر ، نقاشي ، طراحي و رقص ، مشترياني خاص دارد كه افرادي متفكر ، داراي تأمل ، اهل دقت ، داراي صبر و حوصله و باريك بين هستند اما هنرهاي دني و مبتذل داراي مشترياني آني ، بي صبر و حوصله ، بدون تأمل و تدقيق و غالباً بدون پشتوانه علمي هستند. اين نوع هنر در همه زمانها و در همه فرهنگها چون كنه به جان هنر متعالي افتاده است و مانند خان روستا ، مردم را از اطراف هنرمند پراكنده اند.
از آن جمله هنرهاي متعالي كه بسيار مظلوم مانده است ، هنر رقص آذري است. رقص مبتذل و حرام آنقدر متداول و متعارف شده است كه بيشتر افراد خصوصاً اگر در خانواده مذهبي بزرگ شده باشند ، از شنيدن آن به فكر فعل حرام مي افتند ، درحاليكه اين اتهام زيبنده رقص جهان نام آذربايجاني نيست. اين هنر متعالي به بركت حكومتي هنردوست و هنرشناس اكنون داراي آموزشگاههاي متعدد در شهرهاي تهران و تبريز و غيره است. در رقص آذري به هيچ عنوان عشوه و طنازي وجود ندارد. هرچه هست هنر است. رقص آذري مانند موسيقي آذري پاك است.
رقص بلاواسطه در بطن موسيقي تحول يافته است. در سرزمين آذربايجان، از ديرباز رقص با معني و مضمون و در عين طراوات و دارا بودن جنبه حماسي و قهرماني خود در مراسم پيش از شكار ، مبارزه و در نهايت پيروزي و قدرداني از خدايان طبيعت و شكستن طلسم‏ها اجرا مي‏شده است.
تكامل تدريجي رقص از گردش موزون و پريدن از آتش تا انجام مراسمي با فرمهاي بديع، حركات ظريف ، پانتوميم و تقليد و نقل ، راه دراز 7000 ساله را پيموده است. اين سلسله از حركات بامعنا ، ‌مفهوم و مضمون شكار ، كمين ، رديابي ، رماندن ، گرفتن وجنگيدن و با تمثيل‏هايي چون فرا رسيدن بهار ، ‌بيداري طبيعت ، كاشت ، داشت ، برداشت‌ ، باغ چيني ، صيد ماهي ، كومه سازي و در نهايت در حركات موزون پهلواني و حماسه‏اي با شمشير كوراوغلو ، با سينه اي فراخ ، با نگاهي به دوردست ، مغرور و گاه آرام ، گاه تند ، پايكوبان ، با پرش‏ها و جهش‏هاي سريع و نشاني از مهارتهاي جنگي ، با ريتم تند طبل‏ ها ، به اوج مي‏رسد.
اين هنر متعالي برخاسته از روح حماسي و هنري مردم اين ديار است. اين رقصها با آن رقصهاي آلوده به فساد و گناه و هرزگي فرق مي كند. اينها ابتدا يك ژيمناستيك كار به تمام عيار با انعطاف بدني خارق العاده بوده و در وهله دوم رقاص هستند. رقص آذري درحاليكه تعجب جهانيان را به خود برانگيخته است ، هر ساله مقامهاي نخستين جهاني را به خود اختصاص مي كند.
در يك نگاه كلي مي توان رقص آذري را بصورت زير تقسيم بندي كرد و تعريف نمود:
1. رقص ليريك: ياللي ، شالاخو ، اوزون دره ، تره كمه ، واغزالي ، سينديرما ، توراجي ، گولوم آي ، قيتقيلدا ، آلما ، لاله ، دستمالي ، يئري ـ يئري
2. رقص پهلواني و جنگي: قزاقي ، قفقازي، لزگي ، قايتاغي ، ميصري ، زوتي ـ زوتي ، زنجير توتماق، تار آباسي ، كوراوغلونون قايتارماسي ، كوراوغلونون باغيرتيسي
3. رقص مراسمي: كوساـ كوسا ، آذربايجان ، ميرزه‏بي ،آسما ـ كسمه ، آغيرقاراداغي
توضيح درباره فرم و نحوه اجراي تمامي آنچه ذكر شد در اين مجال نمي‏گنجد و تنها به اشارتي كوتاه و به تفكيك از هر كدام بسنده مي‏شود:
ياللي: از رقصهاي ريشه‏دار و باستاني است كه در فرهنگهاي آذربايجاني ، كردي ، ارمني ، گرجي و برخي ديگر از فرهنگهاي آسياي مركزي بطور گسترده‏اي رواج يافته است. ظاهراً اشعار حكيم نظامي گنجوي در منظومه خسرو و شيرين در توصيف حركتهاي پاي ايفاگرـ مانند گردش زخمه بر چنگ ـ همان ياللي مي‏باشد. ياللي با مشايعت نوازندگان سورنا و دهل در صفي طولاني ، دست در دست ، با دستمال يا چوبي در دست رهبر صف ، بصورت جمعي اجرا مي‏شود. تحول ياللي و گستردگي نحوه اجراي آن به صدها گونه آهنگ و طرح انجاميده كه از آن مي‏توان به انواع زير اشاره كرد: چولاغي ، اوچ آدديم ، دونه ياللي ، قازقازي ، كوچه ري ، ائل يالليي ، ايكي آياق ، قالادان قالايا ، شه راني ، قاليئي ، چوپ چوپو و … . ياللي در دو نوع بصورت رقص مستقل و حركات موضوعي بصورت تئاتر و نمايش اجرا مي‏شود كه دوز ياللي ، سيياقوقو ، ته نزه‏ره و عرفاني از اين قسم است.
لزگي: رقصي حماسي ، باوقار ، پرتحرك و ريتميك است كه توسط مردان بصورت جمعي و با هنرنمايي تك تك ايفاگران با حركات پا ، پنجه پا ، بصورت سريع با تمثيلي از حالت تاخت و سوار بر اسب و غالباً با خنجري در دست يا دستهاي مشت كرده ، با حركاتي بديع و گاه اكروباتيك ، چرخش روي زانوها ، پرش‏ها اجرا مي‏شود.
قايتاغي: نوع ديگري از رقص است كه در آذربايجان با عناوين اوچ دوست ، يئددي قارداش و اوغلانلار رقصي اجرا مي‏گردد.
كور اوغلو: از رقص‏هاي قديمي است كه توسط سورنا و دهل اجرا مي‏شود. كوراوغلو، پرصلابت ، ‌حماسي ، رزمي و پهلواني است كه در ابتدا با سرعتي آرام شروع شده و تدريجاً تند مي ‏شود كه به يادبود قهرمان افسانه‏اي دوران فئودالي يعني كوراوغلو ناميده مي‏شود.
ميصري: (شمشير كوراوغلو) غالباً توسط آشيق‏ها ، باريتمي‏ شبيه به مارش و با انجام حركات مشكل و سنگين همراه با شمشير توسط ايفاگران اجرا مي‏شود.

No comments:

Post a Comment